تفکر٬ مقامی که اجازه ی رسیدن به آن هرکسی داده نمی شود.

ساخت وبلاگ

باب : باب تفكر
باب التفكر
علي بن إبراهيم عن أبيه عن النوفلي عن السكوني عن أبي عبد الله ع قال كان أمير المؤمنين ع يقول نبه بالتفكر قلبك و جاف عن الليل جنبك و اتق الله ربك
اصول كافي ج : 3 ص : 91 رواية :1
اميرالمؤ منين (ع ) مي فرمود: با تفكر دل خود را بيدار ساز و در شب پهلو از بستر خواب بدور دار، و از خداي پروردگارت پرواكن .
علي بن إبراهيم عن أبيه عن بعض أصحابه عن أبان عن الحسن الصيقل قال سألت أبا عبد الله ع عما يروي الناس أن تفكر ساعة خير من قيام ليلة قلت كيف يتفكر قال يمر بالخربة أو بالدار فيقول أين ساكنوك أين بانوك ما بالك لا تتكلمين
اصول كافي ج : 3 ص : 91 رواية :2
حسن صيقل گويد: از امام صادق (ع ) درباره آنچه مردم روايت ميكنند كه : (يكساعت انديشيدن بهتر از عبادت يكشب است ) پرسيدم و گفتم : چگونه بينديشد؟ فرمود: از خرابه يا خانه ايكه ميگذرد بگويد:ساكنينت كجايند؟ سازندگانت كجايند؟چرا سخن نميگوئي ؟
شرح

باب : باب تفكر
باب التفكر
علي بن إبراهيم عن أبيه عن النوفلي عن السكوني عن أبي عبد الله ع قال كان أمير المؤمنين ع يقول نبه بالتفكر قلبك و جاف عن الليل جنبك و اتق الله ربك
اصول كافي ج : 3 ص : 91 رواية :1
اميرالمؤ منين (ع ) مي فرمود: با تفكر دل خود را بيدار ساز و در شب پهلو از بستر خواب بدور دار، و از خداي پروردگارت پرواكن .
علي بن إبراهيم عن أبيه عن بعض أصحابه عن أبان عن الحسن الصيقل قال سألت أبا عبد الله ع عما يروي الناس أن تفكر ساعة خير من قيام ليلة قلت كيف يتفكر قال يمر بالخربة أو بالدار فيقول أين ساكنوك أين بانوك ما بالك لا تتكلمين
اصول كافي ج : 3 ص : 91 رواية :2
حسن صيقل گويد: از امام صادق (ع ) درباره آنچه مردم روايت ميكنند كه : (يكساعت انديشيدن بهتر از عبادت يكشب است ) پرسيدم و گفتم : چگونه بينديشد؟ فرمود: از خرابه يا خانه ايكه ميگذرد بگويد:ساكنينت كجايند؟ سازندگانت كجايند؟چرا سخن نميگوئي ؟
شرح :
پيداست كه امام (ع ) هم روايت را تصديق فرموده است ، و چون انديشيدن يكساعت گاهي موجب توبه از گناهان و عبادت تمام عمر ميگردد، از اين رو از عبادت يكشب و بلكه يكسال و هفتاد سال چنانكه در روايات ديگر شنيده ام بهتر است وتوضيح امام در دو جمله اول نتيجه اش اينستكه انسان زود گذشتن و فناء دنيا را از نظر دور ندارد و آنرا تلقين بنفس كند تا ازحرص و طمع و ستم و افزوه طلبيش كاسته شود و از جمله اخير اين نتيجه گرفته مي شود كه انسان مي فهمد خداموجوداتي را جامد و بي شعور و غير ناطق آفريده است ، پس او را لازمست كه در برابر نعمت حيات و عقل و نطق خدا راسپاسگزاري كند، و ممكن است دنباله نتيجه دو جمله اول باشد.
عدة من أصحابنا عن أحمد بن محمد بن خالد عن أحمد بن محمد بن أبي نصر عن بعض رجاله عن أبي عبد الله ع قال أفضل العبادة إدمان التفكر في الله و في قدرته
اصول كافي ج : 3 ص : 91 رواية :3
امام صادق عليه السلام فرمود: بهترين عبادت همواره انديشيدن درباره خدا و قدرت اوست
شرح :
مراد بتفكر درباره خدا، تفكر در افعال بديع و صنايع عجيب و نظم دستگاه آفرينش اوست تا از آنها بوجودش پي برد، و مقصود ازانديشيدن در قدرتش انديشيدن در خلقت بشر از مشتي خاك و روزي دادن همه افراد و امثال اينهاست تا نتيجه گيرد كه چنين قدرت ميتواند دوباره اين بشر را زنده كند و از آنها حساب كشد و نيز بداند خلقت اين دستگاه عظيم جهان ، ياوه و بيهوده نيست ، بي منظور و هدف نباشد، چنانكه در آيات شريفه قرآن طريقه تفكر بهمين روش بيان شده است و آنچه ممنوع است تنها تفكر در ذات و حقيقت خداست كه چون از محيط فكر بشر بالاتر است ، جز بهت وسرگرداني نتيجه ديگري ندارد.
محمد بن يحيي عن أحمد بن محمد بن عيسي عن معمر بن خلاد قال سمعت أبا الحسن الرضا ع يقول ليس العبادة كثرة الصلاة و الصوم إنما العبادة التفكر في أمر الله عز و جل
اصول كافي ج : 3 ص : 92 رواية :4
امام رضا عليه السلام ميفرمود: عبادت بنماز و روزه بسيار نيست ، همانا عبادت انديشيدن در امر خداي عزوجل است .
شرح :
يعني عبادت منحصر بنماز و روزه بسيار نيست ، بلكه عبادت كامل ، تفكر در امر خدا است اگر چه نتيجه اش نماز و روزه اندك ، ولي با معرفت و نورانيت قلب باشد.
محمد بن يحيي عن أحمد بن محمد عن إسماعيل بن سهل عن حماد عن ربعي قال قال أبو عبد الله ع قال أمير المؤمنين ص إن التفكر يدعو إلي البر و العمل به
اصول كافي ج : 3 ص : 92 رواية :5
اميرالمؤ منين صلوات الله عليه فرمود: انديشيدن انسانرا به نيكي و انجام آن ميكشاند.
شرح :
گويا مراد به نيكي فهميدن معارف حقه و صفات حميده و تجلي نفس بدانها ميباشد و مراد بانجام آن ، عمل كردن به‌ واجبات ومستحبات و قضاء حوائج خلق و انجام ساير كارهاي نيك است.

:
پيداست كه امام (ع ) هم روايت را تصديق فرموده است ، و چون انديشيدن يكساعت گاهي موجب توبه از گناهان و عبادت تمام عمر ميگردد، از اين رو از عبادت يكشب و بلكه يكسال و هفتاد سال چنانكه در روايات ديگر شنيده ام بهتر است وتوضيح امام در دو جمله اول نتيجه اش اينستكه انسان زود گذشتن و فناء دنيا را از نظر دور ندارد و آنرا تلقين بنفس كند تا ازحرص و طمع و ستم و افزوه طلبيش كاسته شود و از جمله اخير اين نتيجه گرفته مي شود كه انسان مي فهمد خداموجوداتي را جامد و بي شعور و غير ناطق آفريده است ، پس او را لازمست كه در برابر نعمت حيات و عقل و نطق خدا راسپاسگزاري كند، و ممكن است دنباله نتيجه دو جمله اول باشد.
عدة من أصحابنا عن أحمد بن محمد بن خالد عن أحمد بن محمد بن أبي نصر عن بعض رجاله عن أبي عبد الله ع قال أفضل العبادة إدمان التفكر في الله و في قدرته
اصول كافي ج : 3 ص : 91 رواية :3
امام صادق عليه السلام فرمود: بهترين عبادت همواره انديشيدن درباره خدا و قدرت اوست
شرح :
مراد بتفكر درباره خدا، تفكر در افعال بديع و صنايع عجيب و نظم دستگاه آفرينش اوست تا از آنها بوجودش پي برد، و مقصود ازانديشيدن در قدرتش انديشيدن در خلقت بشر از مشتي خاك و روزي دادن همه افراد و امثال اينهاست تا نتيجه گيرد كه چنين قدرت ميتواند دوباره اين بشر را زنده كند و از آنها حساب كشد و نيز بداند خلقت اين دستگاه عظيم جهان ، ياوه و بيهوده نيست ، بي منظور و هدف نباشد، چنانكه در آيات شريفه قرآن طريقه تفكر بهمين روش بيان شده است و آنچه ممنوع است تنها تفكر در ذات و حقيقت خداست كه چون از محيط فكر بشر بالاتر است ، جز بهت وسرگرداني نتيجه ديگري ندارد.
محمد بن يحيي عن أحمد بن محمد بن عيسي عن معمر بن خلاد قال سمعت أبا الحسن الرضا ع يقول ليس العبادة كثرة الصلاة و الصوم إنما العبادة التفكر في أمر الله عز و جل
اصول كافي ج : 3 ص : 92 رواية :4
امام رضا عليه السلام ميفرمود: عبادت بنماز و روزه بسيار نيست ، همانا عبادت انديشيدن در امر خداي عزوجل است .
شرح :
يعني عبادت منحصر بنماز و روزه بسيار نيست ، بلكه عبادت كامل ، تفكر در امر خدا است اگر چه نتيجه اش نماز و روزه اندك ، ولي با معرفت و نورانيت قلب باشد.
محمد بن يحيي عن أحمد بن محمد عن إسماعيل بن سهل عن حماد عن ربعي قال قال أبو عبد الله ع قال أمير المؤمنين ص إن التفكر يدعو إلي البر و العمل به
اصول كافي ج : 3 ص : 92 رواية :5
اميرالمؤ منين صلوات الله عليه فرمود: انديشيدن انسانرا به نيكي و انجام آن ميكشاند.
شرح :
گويا مراد به نيكي فهميدن معارف حقه و صفات حميده و تجلي نفس بدانها ميباشد و مراد بانجام آن ، عمل كردن به‌ واجبات ومستحبات و قضاء حوائج خلق و انجام ساير كارهاي نيك است.                       نظر نویسنده ی  وبلاگ منادی ۱۲ البته این هم توجه شود که تفکر صرف به این امور ختم نمی شود و همیطور به این چیزهایی که بنده خواهم گفت هم ختم نخواهد شد،که خاتم آن رسول الله ست،تفکر در هر موردی که در محدوده ی آنچه که خداوند متعال مشخص کرده است مجاز است و موجب کشف حقایق می شود،و کسی که مراحل سلوک به سمت الله را طی می کند باید از این مرحله هم خوب استفاده کند تا برایش ملکه شود که همیشه نباید از سر سفره ای که دیگران آماده کرده اند استفاده کرد بلکه انسان باید جهت رسیدن خود تلاش کند و به دست بیاورد و این هم هست که امکان دارد در مورد یک موضوع خاص طبق بافتش به  حاصلی برسد که دیگران بدان نرسیده اند زیرا مزاج ها و نتیجه گیری ها برای آن کسانی که اوایل راه هستند متفاوت و طبق طهارت شخص است،تا زمانی که انسان بتواند آنچه را که حقیقت در جهان است را بگیرد که دیگر آنچه را که او به آن رسیده است می شود ملاک برای همه ی عقل ها و تفکرها.اما در بخش تنظیم و وفق دادن آن تفکر با شخص،آن حاصل تفکر  در ابتدای راه مطابق با اندازه طهارت شخص برای او پیاده می شود ، تا شخص به مقام طهارت برسد و تمام ابعاد آن حاصل تفکر بالاتر از او برای روشن شود و از آن تفکر اعظم که سایر تفکرها را زیر نور خود دارد استفاده نماید.گذر از مرحله ی تفکر که در آن تدریج راه دارد نیازمند تلاش بسیار است که طهارت از اول بحث تفکر مطرح است تا انسان آنچه را که در مقام تفکر از حقایق در نظام هستی به دست آورده در آن دخل و تصرفی نکند و صورت و حقیقت به دست  آمده را تغییر ندهد و آنچه که حقیقتا طبق بافتش به او داده اند به تمام و کمال بگیرد و در جان خودش منزل دهد که اگر حقیقتا اینطور شود دیگر نتیجه ی حاصل از آن از شخص به در نمی رود که راهش پاک نگه داشتن خود است که عالم پاک است و پاک،پاکی می خواهد همانطور که آب پاک برای تمیز جریان پیدا کردن مجرای پاک می خواهد و دوم اینکه شخص قدر بداند و از فرصت استفاده کند و تا آنجا که می تواند سعی و تلاش نماید که حقیقت به دست آمده را ضایع نکند و برای رسیدن به این نعمت شکر گذاری کند زیرا هرکسی را هم اجازه ی رسیدن به این مقام و کنکاش در عالم و رسیدن به حقیقت نمی دهند و این طور نیست امروز کسی راه بیافتد و بگوید من می خواهم تفکر کنم و یک دفعه بیاید با عالم هم نشین شود و محرم عالم شود،ولی از ظاهر آیه بر می آید که به جمیع انسان ها دستور تفکر در عالم داده شده است ولی صم بکم عمی  فهم لا یعقلون و ای کاش در آموزش و پرورش ممالک اسلامی محدوده ای هم برا تفکر افراد باقی می گذاشتند تا علم آموزهای ما همیشه دنبال تفکر دیگران و مقلد حرف های آنها نباشند و خود هم در موارد گوناگون شروع به تفکر و کنکاش نمایند که چه بسا حاصل تفکر آنها در هیچ کتابی نیامده باشد الا قرآن. دیده می شود بعضی از انسان ها اصلا تعقل به معنای قرآنی نمی کنند و برای همین هم جهنمی هستند و منش و روش شیطانی و جهنمی دارندپس اگر راه دادند قدر بداند و بصیر و هوشیار باشد و بیدار تا خداوند بر رزق او بیفزاید ان شاء الله و تا از این مرحله نیز بگذرد تا دیگر خداوند آنچه نصیب او می کند تدریج در آن راه نداشته باشد. والحمدلله رب العالمین منبع: اصول کافی


برچسب‌ها: هرکسی را به این مقام را نمی دهند, تفکر, تعقل, اصول کافی و تفکر
صلح امام حسن شهادت امام حسین قیام سبز امام مهدی صلوات الله علیه...
ما را در سایت صلح امام حسن شهادت امام حسین قیام سبز امام مهدی صلوات الله علیه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : monadi12 بازدید : 206 تاريخ : دوشنبه 22 آبان 1396 ساعت: 14:36